Saturday, April 02, 2011

Mon amie la rose, Francoise Hardy





دوست من گل سرخ
امروز صبح اين را به من مي‌گفت:
سپيده که زد متولد شدم
با شبنم غسل تعميدم دادند
شکفته شدم
خوشبخت و عاشق
در پرتو آفتاب

اما شب که رسید
بسته شدم
چشم که باز کردم
دیگه پير شده بودم


No comments: